سماع موتی 5
روایت چهارم
روایاتی که خود پیامبر سلام می کند و با مردگان حرف می زند همچنین مستحب است در قبرستان به اهل قبور سلام بدهیم چنانچه در صحیحین1 هم آمده است. همچنین مسلمانان هر روز روزی 5 مرتبه به پیامبر سلام می کنند (السلام علیک ایها النبی) و لازمه این سلام این است که پیامبر ص سماع داشته باشد چون با کاف مخاطب به پیامبر سلام می دهیم و اگر پیامبر سماع نداشته باشد این فعل کار لغوی بوده است و بهتر بود به ضمیر غایب تشریع می شده و پیامبر را مخاطب قرار نمی دادیم.
سخن گفتن پیامبر با شهدا و درگذشتگان مؤمنین: پیامبر گرامی اسلام (ص) در ایام پایانی از زندگانی خویش به قبرستان بقیع می رفت و با آنان چنین سخن می گفت:
قَالَتْ: فَقَدْتُ النَّبِیَّ صلّى الله علیه وسلم مِنَ اللَّیْلِ فَتَبِعْتُهُ فَإِذَا هُوَ بِالْبَقِیعِ فَقَالَ: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ، وَإِنَّا بِکُمْ لَاحِقُونَ، اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُمْ، وَلَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُمْ»2
درود بر شما که در جایگاه با ایمان قرار گرفته اید، شما بر ما سبقت جسته اید و ما هم به زودی به شما می پیوندیم. بر شما گوارا باد نعمتی که در آن قرار دارید... .
شوکانی میگوید:
أنه قد ثبت تواترا أن النبی- صلى الله علیه واله وسلم- کان یزور القبور، ویخاطبهم. مما یخاطب به الأحیاء کقوله- صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ-: " السلام علیکم أهل دار قوم مؤمنین، وإنا بکم- إن شاء الله- لاحقون، نسأل الله ولکم العافیة3.
به تواتر ثابتشده که پیامبر ص به زیارت قبور میرفت و آنها را مثل احیاء خطاب قرار میداد و میفرمود: (السلام علیکم أهل دار قوم مؤمنین، وإنا بکم- إن شاء الله- لاحقون، نسأل الله ولکم العافیة).
ابن تیمیه بعد از اینکه روایت مسلم (السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الدِّیَارِ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُسْلِمِینَ وَإِنَّا إنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ وَیَرْحَمُ ...)را ذکر می کند می گوید این خطاب برای کسی است که می فهمد و می شنود4. همچنین ابن قیم می گوید:
وَقد شرع النَّبِی لأمته إِذا سلمُوا على أهل الْقُبُور أَن یسلمُوا عَلَیْهِم سَلام من یخاطبونه فَیَقُول السَّلَام عَلَیْکُم دَار قوم مُؤمنین وَهَذَا خطاب لمن یسمع وَیعْقل وَلَوْلَا ذَلِک لَکَانَ هَذَا الْخطاب بِمَنْزِلَة خطاب الْمَعْدُوم والجماد5.
پیامبر تشریع کرد برای امتش که بر اهل قبور سلام بدهیم و سلام هم به صورت مخاطب است ( السَّلَام عَلَیْکُم دَار قوم مُؤمنین) و این خطاب برای کسی است که می شنود و تعقل دارد و الا اگر میت نشنود این خطاب بهمنزله خطاب معدوم و جماد است و لغو لازم میآید.
ابن قیم در جای دیگر می گوید:
وَیَکْفِی فِی هَذَا تَسْمِیَة الْمُسلم عَلَیْهِم زَائِرًا وَلَوْلَا أَنهم یَشْعُرُونَ بِهِ لما صَحَّ تَسْمِیَته زَائِرًا فَإِن المزور إِن لم یعلم بزیارة من زَارَهُ لم یَصح أَن یُقَال زَارَهُ هَذَا هُوَ الْمَعْقُول من الزِّیَارَة عِنْد جَمِیع الْأُمَم وَکَذَلِکَ السَّلَام عَلَیْهِم أَیْضا فَإِن السَّلَام على من لَا یشْعر وَلَا یعلم بِالْمُسلمِ محَال ... . وَهَذَا السَّلَام وَالْخطاب والنداء لموجود یسمع ویخاطب وَیعْقل ویردو إِن لم یسمع الْمُسلم الرَّد وَإِذا صلى الرجل قَرِیبا مِنْهُم شاهدوه وَعَلمُوا صلَاته وغبطوه على ذَلِک6.
اصلا زائر را زمانی زائر میگویند مزور زائرش را بشناسد و بداند چه کسی به زیارت او آمده است و معقول از جمیع امت زیارتی موردنظر است که مزور زائرش را بشناسد و الا اگر مزور زائرش را نشناسد زیارتی بین این دو صورت نگرفته است. همچنین سلام بر کسی که شعور ندارد و نمیداند معقول نیست پس سلام و خطاب و ندا برای کسی است که میشنود و مخاطب میشود و تعقل میکند.
در مقابل این قول که در سلام به میت، میت مخاطب قرار میگیرد و علم به زائرش دارد بعضی مثل نعمان بن محمود آلوسی و البانی میگویند در اینجا میت مخاطب قرار نمیگیرد و سماعی برای میت صورت نمیگیرد و این سلام دادن دعا در حق میت است7. بن باز هم میگوید علم میت نسبت به زائرش از ادله شرعیه ثابت نیست و اخبار صحیحی وارد نشده که میت علم دارد ولی سنت بر این است که بر میت سلام بدهند8. گرچه بن باز در مجموع فتاوی بعد از نقل کلام ابن قیم میآورد سلف بر آن هستند که ارواح اموات تا زمانی که خدا بخواهد باقی هستند و میشنوند9. آلوسی پسر برای کلامش استدلال میآورد که این سلام دادن امر تعبدی است و این سلام رحمت برای میت است و ما میت را بهمنزله مخاطب قرار میدهیم و چنین کاری در لغت عربی شایع است.
این قول آلوسی و البانی مردود است اولا دلیل اول (تعبدی) مردود است چون شارع مقدس حکیم است و به امر لغوی امر نمیکند چون فرض این است میت سلام را نمیشنود و مثل این است بر جمادات سلام دادیم. پس عقلا بر شارع چنین کاری جایز نیست چنانچه در این رابطه قول ابن قیم را قبلا ذکر کردیم و شنقیطی هم می گوید: خطاب به معدوم از شان عقلاء نیست چه به رسد پیامبر چنین خطابی کرده باشد10. نهایتا باید ضمیر به صورت غایب آورده شود یا سلام بدون ضمیر آورده شود اما دلیل دوم (میت بهمنزله مخاطب است و در زبان عربی معهود است) در جواب میگوییم بله سلام دادن حتی بر مخاطب زنده هم رحمت و دعا در حق مخاطب است نه اینکه سلام فقط بر میت رحمت و دعا در حق آنها باشد همچنین از ظاهر این جمله (السَّلَام عَلَیْکُم دَار قوم مُؤمنین) استفاده می شود که میت خود مخاطب قرار میگیرد نه اینکه بهمنزله مخاطب باشد و این تأویل نیاز به دلیل دارد چون اصل این است که کلام بر ظاهرش حمل شود. چنانچه معهود در لغت عربی این است که کسی مخاطب سلام قرار میگیرد دارای تعقل و درک است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
1- مسلم، المسند الصحیح، ج 1 ص 218، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
2- بغدادی، محمّد بن سعد، الطبقات الکبرى، ج 1 ص 218، تحقیق: إحسان عباس، دار صادر، بیروت، چاپ اوّل، 1968 م- اشبیلی، عبد الحق، العاقبة فی ذکر الموت، ص 217، محقق: خضر محمد خضر، ناشر: مکتبة دار الأقصى – الکویت، چاپ اول، 1406ق.
3- شوکانی، محمد بن علی، الفتح الربانی من فتاوى الإمام الشوکانی، ج 2، ص 622.
4- ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوى، ج 24 ص 363، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، مجمع الملک فهد لطباعة المصحف الشریف، مدینة نبویة، 1416ق.
5- ابن القیّم الجوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 5، دار الکتب العلمیة، بیروت.
6- ابن القیّم الجوزیة، محمّد بن أبی بکر (م 751)، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 8.
7- آلوسی، نعمان بن محمود، الآیات البینات فی عدم سماع الأموات على مذهب الحنفیة السادات، ص 91- البانی، أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، موسوعة العلامة الإمام مجدد العصر محمد ناصر الدین الألبانی، ج 9 ص 97.
8- بن باز، عبد العزیز بن عبد الله، فتاوى نور على الدرب، ج 14، ص 152 و 153.
9- بن باز، عبد العزیز بن عبد الله، مجموع فتاوى العلامة عبد العزیز بن باز، ج 3، ص 311.
10- شنقیطی، أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن، ج 6 ص 132، ناشر : دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، عام النشر : 1415ق.