سماع موتی 6
نظر سلفیه و علمای اهل سنت نسبت به سماع موتی
ابن قیم
فَیَقُول السَّلَام عَلَیْکُم دَار قوم مُؤمنین وَهَذَا خطاب لمن یسمع وَیعْقل وَلَوْلَا ذَلِک لَکَانَ هَذَا الْخطاب بِمَنْزِلَة خطاب الْمَعْدُوم والجماد وَالسَّلَف مجمعون على هَذَا وَقد تَوَاتَرَتْ الْآثَار عَنْهُم بِأَن الْمَیِّت یعرف زِیَارَة الْحَیّ لَهُ ویستبشر بِهِ1.
ابن قیم میگوید سلف اجماع دارند که مرده جواب سلام زائرش را میدهد و آثار به تواتر رسیده که میت زائرش را میشناسد و به او بشارت میدهد و سلامی که به میت می دهیم سلام به کسی است می شنود و تعقل می کند.

ابن قیم ادعای اجماع سلف کرده که قائل به سماع موتی هستند پس چجور سید مهدی موسوی منکر سماع موتی از دیدگاه اهل سنت است؟؟
ابن قیم میگوید:
بل لَهَا إشراف واتصال بالقبر وفنائه وَذَلِکَ الْقدر مِنْهَا یعرض عَلَیْهِ مَقْعَده فَإِن الرّوح شَأْنًا آخر تکون فِی الرفیق الْأَعْلَى فِی أَعلَى علیین وَلها اتِّصَال بِالْبدنِ بِحَیْثُ إِذا سلم الْمُسلم على الْمَیِّت رد الله عَلَیْهِ روحه فَیرد عَلَیْهِ السَّلَام وَهِی فِی الْمَلأ الْأَعْلَى وَإِنَّمَا یغلط أَکثر النَّاس فِی هَذَا الْموضع حَیْثُ یعْتَقد أَن الرّوح من جنس مَا یعْهَد من الْأَجْسَام الَّتِی إِذا شغلت مَکَانا لم یُمکن أَن تکون فِی غَیره وَهَذَا غلط مَحْض بل الرّوح تکون فَوق السَّمَوَات فِی أَعلَى علیین وَترد إِلَى الْقَبْر فَترد السَّلَام وَتعلم بِالْمُسلمِ وَهِی فِی مَکَانهَا هُنَاکَ وروح رَسُول الله فِی الرفیق الْأَعْلَى دَائِما ویردها الله سُبْحَانَهُ إِلَى الْقَبْر فَترد السَّلَام على من سلم عَلَیْهِ وَتسمع کَلَامه وَقد رأى رَسُول الله مُوسَى قَائِما یصلى فِی قبر وَرَآهُ فِی السَّمَاء السَّادِسَة وَالسَّابِعَة فإمَّا أَن تکون سریعة الْحَرَکَة والانتقال کلمح الْبَصَر وَإِمَّا أَن یکون الْمُتَّصِل مِنْهَا بالقبر وفنائه بِمَنْزِلَة شُعَاع الشَّمْس وجرمها فِی السَّمَاء ... وَلِهَذَا قَالَ مَالک وَغَیره من الْأَئِمَّة أَن الرّوح مُرْسلَة تذْهب حَیْثُ شَاءَت وَمَا یرَاهُ النَّاس من أَرْوَاح الْمَوْتَى ومجیئهم إِلَیْهِم من الْمَکَان الْبعید أَمر یُعلمهُ عَامَّة النَّاس وَلَا یَشکونَ فِیهِ وَالله أعلم2.
روح اشراف بر قبر دارد و بسیاری از مردم اشتباه میکنند و خیال میکنند جنس روح از جنس اجسام معهوده است و زمانی که مکانی را اشغال بکند ممکن نیست در مکان دیگری باشد و این تصور از روح اشتباه محض است و شأن روح غیر از شأن بدن است بلکه روح رسولالله در اعلیعلیین است و موقع سلام بهسوی قبر برمیگردد و جواب سلام زائرش را میدهد و کلامش را میشنود. در ادامه میآورد این انتقال مثل چشم به هم زدن، خیلی سریع صورت میگیرد یا اینکه روح متصل به قبر است و اشراف بر قبر دارد چنانچه شعاع خورشید بر زمین است ولی خود خورشید در آسمان است. همچنین میآورد مالک و ائمه دیگر به خاطر سرعت انتقال ارواح از عرش به زمین میگویند ارواح هر جاهی بخواهند میروند.
ابن تیمیه
ابن تیمیه می گوید:
فهذه النصوص وأمثالها تبین أن المیت یسمع فی الجملة کلام الحی ولا یجب أن یکون السمع له دائما بل قد یسمع فی حال دون حال ... فإن روحه تعاد إلى البدن فی ذلک الوقت، کما جاء فی الحدیث، وتعاد أیضا فی غیر ذلک، وأرواح المؤمنین فی الجنة کما فی الحدیث الذی رواه النسائی ومالک والشافعی وغیرهم: {أن نسمة المؤمن طائر یعلق فی شجر الجنة حتى یرجعه الله إلى جسده یوم یبعثه} وفی لفظ {ثم تأوی إلى قنادیل معلقة بالعرش} ومع ذلک فتتصل بالبدن متى شاء الله وذلک فی اللحظة بمنزلة نزول الملک وظهور الشعاع فی الأرض وانتباه النائم ... . وقال مالک بن أنس: بلغنی أن الأرواح مرسلة تذهب حیث شاءت. والله أعلم3.
میت فیالجمله میشنود و موقع سلام دادن روح به بدن برمیگردد چنانچه در حدیث آمده است و در مواقع دیگر هم روح به بدن برگشت داده میشود. ارواح مؤمنین در بهشت هستند ولی هر وقت خدا خواست متصل به بدن میشوند و این اتصال بهمنزله نزول ملک است یا بهمنزله شعاع خورشید بر زمین است و مالک هم گفت ارواح هر جاهی بخواهند میروند.
ابن تیمیه در جای دیگر می گوید:
وَاسْتَفَاضَتْ الْآثَارُ بِمَعْرِفَةِ الْمَیِّتِ أَهْلَهُ وَبِأَحْوَالِ أَهْلِهِ وَأَصْحَابِهِ فِی الدُّنْیَا وَأَنَّ ذَلِکَ یُعْرَضُ عَلَیْهِ وَجَاءَتْ الْآثَارُ بِأَنَّهُ یَرَى أَیْضًا وَبِأَنَّهُ یَدْرِی بِمَا یُفْعَلُ عِنْدَهُ فَیُسَرُّ بِمَا کَانَ حَسَنًا وَیَتَأَلَّمُ بِمَا کَانَ قَبِیحًا وَتَجْتَمِعُ أَرْوَاحُ الْمَوْتَى فَیَنْزِلُ الْأَعْلَى إلَى الْأَدْنَى لَا الْعَکْسُ4.
آثار به حد استفاضه رسیده است که میت نسبت به اهلش و خانواده اش و دوستانش در دنیا معرفت و شناخت دارد و کار های اهلش به میت عرضه می شود و آثار آمده است که میت آنها را می بیند و کار های آنها را می داند و اکر کار خوب انجام بدهند خوشحال می شود و اگر کار بد انجام بدهند ناراحت می شود.
---------------------------------------------------------------------------------------
1- ابن قیّم جوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 5.
2- ابن قیّم جوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 101 و 102.
3- ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، مجموع الفتاوى، ج 24، ص 364 و 365.
4- ابن تیمیه، احمد، الفتاوى الکبری، ج 5 ص 362، محقق: محمد عبدالقادر عطامصطفى عبدالقادر عطا، الناشر: دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1408ق.