سماع موتی 8
دیدگاه مخالفین
در مقابل جمهور اهل سنت (اگر نگوییم اجماع اهل سنت) بعضی از وهابیت معاصر (مثل نعمان آلوسی، البانی، بن باز و صالح فوزان) قائل هستند که مردگان هیچ سماعی ندارند و به آیات و روایاتی استدلال کردند.
آیات 80 سوره نمل و 52 سوره روم و 22 سوره فاطر
إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ (80) وَمَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (81)؛ تو نمی توانی مردگان را شنوا سازی و آواز خود را به گوش کرانی که از تو روی می گردانند برسانی. و نیز نمىتوانى کوران را از گمراهى برهانى، تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند.
فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ (52) وَمَا أَنْتَ بِهَادِ الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (53)؛ تو نمی توانی مردگان را شنوا سازی و آواز خود را به گوش کرانی که از تو روی می گردانند برسانی. و نیز نمىتوانى کوران را از گمراهى برهانى، تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند.
وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ (22)؛ و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند، خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مىرساند و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنها که در قبرها خفتهاند برسانی.
درباره این آیات علمای اهل سنت چند پاسخ بیان کردند که عبارتند از:
پاسخ اول
مراد از آیات نفی اهلیت سماع آن بدن و جسدی که در قبر است می باشد وآیات کنار هم تفسیر می شوند و مبین هم هستند چنانچه خداوند در سوره فاطر فرمود (وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ). آن چیزی که در قبر است بدن و جسم بی جان است نه روح چنانچه خود وهابیت هم قبول دارند ارواح مومنین و شهدا و پیامبران در بهشت هستند نه این که در قبر باشند. بله ارواح ارتباط و احاطه به بدن دارند و می شنوند چنانچه کلام علمای اهل سنت را ذکر کردیم. پس طبق این بیان مشخص می گردد بدن توانایی شنیدن ندارد چنانچه خداوند در سوره فاطر فرمود.
صح أَن الْخطاب وَالسَّمَاع لأرواحهم فَقَط بِلَا شکّ وَأما الْجَسَد فَلَا حس لَهُ وَقد قَالَ تَعَالَى {وَمَا أَنْت بمسمع من فِی الْقُبُور}فنفی السّمع عَمَّن فِی الْقُبُور وَهِی الاجساد بِلَا شکّ1... وَقد یُقَال نفی إسماع الصم مَعَ نفی إسماع الْمَوْتَى یدل على أَن المُرَاد عدم أَهْلِیَّة کل مِنْهُمَا للسماع وَأَن قُلُوب هَؤُلَاءِ لما کَانَت میتَة صماء کَانَ اسماعها مُمْتَنعا خطاب الْمَیِّت والأصم وَهَذَا حق وَلَکِن لَا یَنْفِی إسماع الْأَرْوَاح بعد الْمَوْت إسماع توبیخ وتقریع بِوَاسِطَة تعلقهَا بالأبدان فِی وَقت مَا فَهَذَا غیر الاسماع الْمَنْفِیّ وَالله أعلم2.
ارواح بلا شک سماع دارند و اما بدن حسی ندارد و مراد از نفی سمع در من فی القبور بدون شک، اجساد هستند. بدن های بی جان اهلیت و قابلیت سماع را ندارند چنانچه کفاری که در عناد با حق به درجه ای رسیده اند که توانایی و اهلیت درک سخن حق را ندارند و همچون مردگان در قبر توانایی شنیدن ندارند، شنوا کنی. ابن قیم در تفسیر آیه شریفه (لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَی وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ) می گوید: مراد از آیه نفی اهلیت سماع است، به این معنا که قلب های مشرکان از آنجا که مرده است، تو نمی توانی حقایق را به آنان برسانی، همان گونه که در اموات نیز چنین است. پس طبق این بیان موتی خود جسم و بدنی که در قبر است و قابلیت شنیدن ندارد و الا روح که زنده است و قابلیت شنیدن را دارد و آیه نفی سمع از بدن کرده و نفی سمع از ارواح را نکرده است.
---------------------------------------------------------------------------------------------
1- ابن القیّم الجوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 42 و 43، دار الکتب العلمیة، بیروت.
2- ابن القیّم الجوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 45 و 46.