دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت

بررسی علل گرایش وی به وهابیت و یادداشت هایی بر برخی اظهار نظرهای وی

دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت

بررسی علل گرایش وی به وهابیت و یادداشت هایی بر برخی اظهار نظرهای وی

دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت
به نام خدای قلم

چندی است شخصی به نام سید مهدی موسوی در برخی رسانه های متعلق به جریان وهابیت، با ادعای به حق یافتن نگاه وهابیت، به ترویج اندیشه آنان علیه شیعه می پردازد.

این موضوع نظرم را جلب کرد و تلاش دارم با بررسی ادعاهای وی، یادداشت هایی را نسبت به آن بنویسم.

وهابی شدن وی آنچنان برایم اهمیت ندارد چرا که هر روز تعداد زیادی از مردم جهان تغییر مذهب می دهند.
سنی های زیادی هم هستند که شیعه می شوند. هرکس آزاد است پژوهش کند و به دنبال دین حق بگردد. هرکس آزاد است دیدگاه کسی را البته مسئولانه بپذیرد و یا نقد کند.
تنها مهم برای من این است که به پاسخ سوالات ذیل برسم:

1- چه اثرات محیطی، گرایش و اندیشه ای موجب شد وی به این سمت متمایل گردد؟ (مهندسی معکوس وهابی شدن)

2- افکار کلیدی وی که موجب حرکت او به سمت وهابیت شد چه بود و چه نقدی می توان نسبت به آن بیان کرد؟ چه قدر این افکار و آن نقدها منصفانه است؟

آخرین مطالب
شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۵ ق.ظ

سیاه نمایی تاریخ در شیعه

سیاه نمایی تاریخ از نگاه شیعه

سید مهدی موسوی، تاریخ از نگاه شیعه را سیاه نمایی بیان کرده و معتقد است که اگر امروز از پیروان حضرت موسی سوال کنیم: بهترین افراد بر روی زمین چه کسانی هستند، آن ها اصحاب حضرت موسی را بیان خواهند کرد، درحالی که شیعه بدترین افراد را اصحاب پیامبر معرفی کرده است!!!

پاسخ:

اولا:

با توجه به ادّعای فوق، لازم است به جای قاضی قرار دادن و استناد به دیدگاه پیروان حضرت موسی، به دیدگاه قرآن دربارۀ اصحاب حضرت موسی مراجعه و آن را برای داوری و قضاوت کردن انتخاب کنیم. از دیدگاه قرآن اصحاب حضرت موسی انسان های جاهل و نادان معرّفی شده اند،  چرا که فرموده است:
«وَ جَاوَزْنَا بِبَنىِ إِسْرَ ءِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلىَ‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلىَ أَصْنَامٍ لَّهُمْ  قَالُواْ یَامُوسىَ اجْعَل لَّنَا إِلَاهًا کَمَا لهَمْ ءَالِهَةٌ  قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تجَهَلُون» (1)؛ «و بنى اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بت هایشان، با تواضع و خضوع گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنى اسرائیل) به موسى گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان ‏گونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند!» گفت: «شما جمعیّتى جاهل و نادان هستی»

و یا اصحاب حضرت موسی را گوساله پرست معرفی کرده است، چنان که می فرماید:

«وَ اتخَّذَ قَوْمُ مُوسىَ‏ مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ  أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لَا یُکلَّمُهُمْ وَ لَا یهَدِیهِمْ سَبِیلاً اتخَّذُوهُ وَ کَانُواْ ظَلِمِینَ» (2)؛ «قوم موسى بعد (از رفتن) او (به میعادگاه خدا)، از زیورهاى خود گوساله‏اى ساختند جسد بى‏جانى که صداى گوساله داشت! آیا آن ها نمى ‏دیدند که با آنان سخن نمى ‏گوید، و به راه (راست) هدایتشان نمى ‏کند؟! آن را (خداى خود) انتخاب کردند، و ظالم بودند»

با توجه به این آیات، آیا پیروان حضرت موسی را بهترین می دانیم؟!!!

ثانیا:

با توجه به روایتی که از پیامبر (ص) در صحیح بخاری نقل شده است،  که ایشان فرمودند:
«لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ من کَانَ قَبْلَکُمْ شِبْرًا شِبْرًا وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ حتی لو دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ تَبِعْتُمُوهُم ...» (3)؛ «شما سنت گذشته گان را وجب به وجب عمل خواهید کرد، قدم به قدم؛ حتی اگر در گذشته فردی در سوراخ سوسمار رفته بود، در امت من کسی در سوراخ سوسمار خواهد رفت»
می بینیم که بعضی از اصحاب پیامبر (ص) مانند اصحاب حضرت موسی، در خواست بت کرده اند، چنان که در کتاب سنن ترمذی در حدیث صحیح، از ابو واقد لیثی نقل شده است:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لَمَّا خَرَجَ إلی حنین مَرَّ بِشَجَرَةٍ لِلْمُشْرِکِینَ یُقَالُ لها ذَاتُ أَنْوَاطٍ یُعَلِّقُونَ علیها أَسْلِحَتَهُمْ فَقَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ اجْعَلْ لنا ذَاتَ أَنْوَاطٍ کما لهم ذَاتُ أَنْوَاطٍ فقال النبی صلی الله علیه وسلم سُبْحَانَ اللَّهِ هذا کما قال قَوْمُ مُوسَی أجعل لنا إِلَهًا کما لهم آلِهَةٌ والذی نفسی بیده لترکبن سنة من کان قبلکم» (4)؛ «زمانی که پیامبر (ص) به سوی حنین می رفتند، از کنار مشرکینی عبور کردند که درخت داشتند و اطراف آن درخت اسلحه های خود را انداخته و درخت ها را عبادت می کنند، پس گفتند: همان طوری که این ها درختی دارند، برای ما هم درختی درست کن. پیامبر 6 فرمودند: سبحان الله این همان سخنی است که قوم حضرت موسی از وی در خواست کردند و گفتند: برای ما هم الهی همچون اله (بت پرستان) درست کن. قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت او است، تمام سنت های زشتی که در امم گذشته بود، در امت من هم خواهد بود»
این روایت که ترمذی آن را صحیح دانسته است، نشان دهندۀ انحراف صحابۀ پیامبر می باشد.

ثالثا:

به نظر سید مهدی موسوی، اگر از اهل سنت سوال کنیم: بهترین افراد بر روی زمین چه کسانی هستند، آن ها اصحاب پیامبر را معرفی می کنند، در حالی که طبق روایت پیامبر، بهترین افراد کسانی هستند که بعد از پیامبر می آیند، و بدون رؤیت وی، به او ایمان می آورند، چنان که ابو جمعه می گوید:
«تغدینا مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ومعنا أبو عبیدة بن الجراح قال: فقلنا: یا رسول الله أحد خیر منا أسلمنا معک وجاهدنا معک؟ قال: «نعم قوم یکونون بعدکم یؤمنون بی ولم یرونی» (5)؛ «همراه با ابو عبیده، با رسول خدا می رفتیم که وی از رسول خدا (ص) پرسید آیا کسی از ما بهتر است در صورتی که ما به شما ایمان آوردیم و با شما جهاد کرده ایم؟ حضرت فرمود: آری، مردمی که پس از شما می آیند و به من ایمان می اورند در حالی که مرا ندیده اند»
حاکم نیشابورى، و ذهبی این حدیث را صحیح دانسته اند. (6)

نکته:

نگاه شیعه به اصحاب پیامبر اسلام (ص) با توجه به رفتارهایی است که از آن ها در منابع معتبر رسیده است، و هیچ گاه صرف مصاحبت با پیامبر دلیل بر عدالت و برتر بودن آن ها نمی باشد. اگر صرف مصاحبت با پیامبر دلیل بر با تقوا و برتری می بود، قطعا باید زن های ایشان با تقوا تر از همۀ صحابه باشند و حال آن که خداوند در آیۀ 30 سورۀ احزاب به زنان پیامبر می فرماید:
«یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً»؛ «اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و این براى خدا آسان است»

------------------------------------------------------------------------

 (1) سوره اعراف، آیه 138.
 (2) سوره اعراف، آیه 148.
 (3) بخارى، محمّد، صحیح البخاری، ج 9، ص 103، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق.
 (4) ترمذى، محمّد، سنن الترمذى، ج 4، ص 45، تحقیق: بشار عواد معروف، دار الغرب الإسلامى، بیروت، 1998م.
 (5) حاکم نیشابورى، محمّد، المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 95، تعلیق: محمد بن أحمد ذهبى، تحقیق: مصطفى عبدالقادر عطا، دارالکتب العلمیة، چاپ اوّل، بیروت، 1411ق.
 (6) حاکم نیشابورى، محمّد، المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 95، تعلیق: محمد بن أحمد ذهبى، تحقیق: مصطفى عبدالقادر عطا، دارالکتب العلمیة، چاپ اوّل، بیروت، 1411ق.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۱
R. M

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی