دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ب.ظ
سماع موتی 1
مقدمه
یکی از مبانی توسل و استغاثه به ارواح اولیای الهی در عالم برزخ، مسئله سماع موتی است. وهابیت و غیر مقلدین (مثل البانی و بن باز) می گویند توسل و استغاثه به مردگان جایز نیست چون اعتقاد دارند ارواح انبیا و اولیای الهی قادر به شنیدن صدای زندگان نیستند و در عالم برزخ بی خبر از احوال زندگان بهسر میبرند، پس سخن گفتن با آنان لغو است. امّا با تدبر در آیات قرآن و به تصریح روایات پیامبر، نه تنها سماع موتی ثابت است، بلکه قول و عمل سلف و علمای اهل سنت بر این است که مردگان می شنوند و براساس برخی روایات اموات در عالم برزخ اطلاع بر زندگی زندگان را نیز دارند؛ و با کارهای زندگان خوشحال یا ناراحت می شوند.
از آنجایی که آقای سید مهدی موسوی تحت تاثیر افکار غیر مقلدین (در هندوستان به آنها می گویند اهل حدیث) و وهابیت قرار گرفته است و در برنامه های خودشان منکر سماع موتی هستند و این عقیده را به اهل سنت نسبت می دهند لذا سماع موتی از نگاه قران، سنت و دیدگاه علما از سلف تا خلف همراه با ادله آنها بررسی می شود تا مشخص گردد این نظریه عدم سماع موتی مخالف قران و سنت و علمای اهل سنت و علمای سلفی (مثل ابن تیمیه و ابن قیم) و بعضی از علمای وهابی و غیر مقلد همچون بن عثیمین و شنقیطی است.

ادله سماع موتی
آیات
1. آیه 79 سوره اعراف
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ - فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ؛ سرانجام زمینلرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بىجانشان در خانههاشان باقى مانده بود! -(صالح) از آنها روى برتافت و گفت اى قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و شرط خیرخواهى را انجام دادم ولى (چکنم) که شما خیرخواهان را دوست ندارید.
در این آیه حضرت صالح با مردگان حرف زده و آنها را مخاطب قرار داده است و آنها هم می شنیدند و الا کلام حضرت صالح لغو است و پیامبران از لغویات مبرا هستند. چنانچه ابن کثیر در ذیل این آیه می گوید:
هذا تقریع من صالح(ع) لقومه، لما أهلکهم اللّه بمخالفتهم إیاه و تمردهم علی اللّه و إبائهم عن قبول الحق و إعراضهم عن الهدی إلی العمی، قال لهم صالح ذلک بعد هلاکهم، تقریعاً و توبیخاً و هم یسمعون ذلک، کما ثبت فی الصحیحین1.
این سخن توبیخی از جانب حضرت صالح(ع) است خطاب به قومش، بعد از اینکه خدا به سبب مخالفت و نافرمانی و خودداری آنان از قبول حق و رویگردانی از هدایت به سوی گمراهی، آنها را هلاک کرد. حضرت صالح این سخن را بعد از هلاک شدن آنها به عنوان سرزنش و توبیخ، در حالی که آنها می شنیدند، به آنها گفت؛ همان طور که در صحیحین ثابت است. بغوی و بیضاوی و مظهری همین تفسیر را ذکر کردند2.
2. آیه 93 سوره اعراف
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ؛ سپس از آنها روى برتافت و گفت من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و خیرخواهى نمودم، با این حال چگونه بر حال قوم بىایمان تاسف بخورم؟
در این آیه هم حضرت شعیب قومش را مخاطب قرار داد و این دلالت دارد که مردگان سماع دارند و الا مخاطب قرار دادن حضرت شعیب مردگان را امر لغوی می شده است.
ابن کثیر در ذیل این آیه می گوید:
أَیْ: فَتَوَلَّى عَنْهُمْ "شُعَیْبٌ" عَلَیْهِ السَّلَامُ بَعْدَ مَا أَصَابَهُمْ مَا أَصَابَهُمْ مِنَ الْعَذَابِ وَالنِّقْمَةِ وَالنَّکَالِ، وَقَالَ مُقَرِّعًا لَهُمْ وَمُوَبِّخًا: {یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ} أَیْ: قَدْ أدیتُ إِلَیْکُمْ مَا أُرْسِلْت بِهِ، فَلَا أسفة علیکم وقد کفرتم بما جئتم بِهِ، وَلِهَذَا قَالَ: {فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ} ؟3.
شعیب از قوم خود بعد از اینکه عذاب به آنها رسیده بود، روی گرداند ودور شد و با خطاب سرزنش آمیز به آنها گفت که ای قوم، من پیام پروردگارم را به شما رساندم و خیرخواه شما بودم. پس بر مرگ و هلاکت شما تأسف نمی خورم؛ زیرا به آنچه از سوی خدا آمده بود، کفر ورزیدید.
3. آیه 45 سوره زخرف
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ؛ از رسولانى که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش آنها قرار دادیم؟
یکی از آیاتی که دال بر سماع موتی است همین آیه است چون لازمه سوال کردن این است که آن پیامبران بشنوند و جواب پیامبر ص را بدهند و الا امر خداوند لغو می باشد و خداوند مبرا از هر لغو و کلام بیهوده است.
--------------------------------------------------------------------------------------
1- ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص 443 و 444، محقق: سامی بن محمد سلامة، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ دوم 1420ق.2- بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 248، محقق: محمد عبد الله النمر - عثمان جمعة ضمیریة - سلیمان مسلم الحرش، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ چهارم، 1417 ق- بیضاوی، عبد الله بن عمر، أنوار التنزیل وأسرار التأویل، ج 3، ص 22، تحقیق: محمد عبد الرحمن المرعشی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اوّل، 1418 ق. - مظهری، محمّد ثناء الله، التفسیر المظهری، ج 3، ص 376، تحقیق: غلام نبی التونسی، مکتبة الرشدیة، باکستان، 1412 ق.
3- ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 3، ص 449، محقق: سامی بن محمد سلامة، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ دوم، 1420ق.
۹۷/۰۷/۰۲