دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت

بررسی علل گرایش وی به وهابیت و یادداشت هایی بر برخی اظهار نظرهای وی

دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت

بررسی علل گرایش وی به وهابیت و یادداشت هایی بر برخی اظهار نظرهای وی

دکتر سید مهدی موسوی از نگاه ما - طلبه جذب شده به وهابیت
به نام خدای قلم

چندی است شخصی به نام سید مهدی موسوی در برخی رسانه های متعلق به جریان وهابیت، با ادعای به حق یافتن نگاه وهابیت، به ترویج اندیشه آنان علیه شیعه می پردازد.

این موضوع نظرم را جلب کرد و تلاش دارم با بررسی ادعاهای وی، یادداشت هایی را نسبت به آن بنویسم.

وهابی شدن وی آنچنان برایم اهمیت ندارد چرا که هر روز تعداد زیادی از مردم جهان تغییر مذهب می دهند.
سنی های زیادی هم هستند که شیعه می شوند. هرکس آزاد است پژوهش کند و به دنبال دین حق بگردد. هرکس آزاد است دیدگاه کسی را البته مسئولانه بپذیرد و یا نقد کند.
تنها مهم برای من این است که به پاسخ سوالات ذیل برسم:

1- چه اثرات محیطی، گرایش و اندیشه ای موجب شد وی به این سمت متمایل گردد؟ (مهندسی معکوس وهابی شدن)

2- افکار کلیدی وی که موجب حرکت او به سمت وهابیت شد چه بود و چه نقدی می توان نسبت به آن بیان کرد؟ چه قدر این افکار و آن نقدها منصفانه است؟

آخرین مطالب

۱۲ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

سه شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۷ ب.ظ

سماع موتی 2

آیاتی که به لازمه دال بر سماع موتی است

آیات 155 سوره بقره و آیه 169 سوره آل عمران

ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله أموات بل أحیاء ولکن لا تشعرون؛ و به آنها که در راه خدا کشته می‌‏شوند مرده مگویید، بلکه آنها زندگانند ولى شما نمی‌‏فهمید.

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون؛ (اى پیامبر) هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده‌‏اند مردگانند، بلکه آنها زنده‌‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده می‌شوند.

شهدا و پیامبران جسمشان مرده است ولی روحشان زنده است و ما نمی‌فهمیم و یکی از لوازمات زنده بودن انسان این است که درک داشته باشد و سماع داشته باشد. چنانچه آلوسی می‌گوید:


والحق أن الموتى یسمعون فی الجملة و هذا على أحد وجهین، أولهما أن یخلق الله عزّ وجلّ فی بعض أجزاء المیت قوة یسمع بها متى شاء الله تعالى السلام ونحوه مما یشاء الله سبحانه سماعه إیاه ولا یمنع من ذلک کونه تحت أطباق الثرى وقد انحلت منه هاتیک البنیة وانفصمت العرى ولا یکاد یتوقف فی قبول ذلک من یجوز أن یرى أعمى الصین بقة أندلس، وثانیهما أن یکون ذلک السماع للروح بلا وساطة قوة فی البدن ولا یمتنع أن تسمع بل أن تحس وتدرک مطلقا بعد مفارقتها البدن بدون وساطة قوى فیه .1

حق این است که موتی فی الجمله سماع دارند و سماع موتی به دو وجه می تواند باشد: اول اینکه خدا در بعضی از اجزای مرده، قدرتی خلق کند که هر وقت خدا بخواهد، مرده سلام و امثال آن را بشنود و دوم اینکه این شنیدن برای روح باشد، بدون وساطت عضوی از اعضای بدن و ممنوع نیست اینکه روح بشنود بلکه به طور مطلق بعد از مفارقت روح از بدن بدون واسطه، حس و درک کند.

اما شاید کسی بگوید نزد خدایشان هستند و روزی می خورند و ارتباطی با دنیا ندارند. جواب می دهیم اولا که همه حضور نزد خدا دارند حتی کسانی که در این دنیا هستند پس این آیه اشاره به مقام شهداء است که جایگاه ویژه ای دارند. ثانیا خداوند بدون مکان است و محیط بر این دنیا دارد و نسبت به این دنیا علم دارد و ارواح هم که نزد خدایشان هستند مراد بودن مکانی نیست؛ بلکه مراد این است که در محضر خدا هستند و احاطه بر این دنیا هم دارند و سماع هم دارند.

ابن قیم و ابن رجب و آلوسی می‌گویند:
والصواب أن یقال: موت الروح هو مفارقتها الجسد فإن أرید بموتها هذا القدر فهی ذائقة الموت وإن أرید أنها تعدم و تضمحل فهی لا تموت بل تبقى مفارقة ما شاء الله تعالى ثم تعود إلى الجسد وتبقى معه فی نعیم أو عذاب أبد الآبدین ودهر الداهرین .2

صواب این است که مرگ روح همان جدایی روح از بدن است و بنابراین روح، مرگ را می‌چشد؛ اما اگر مراد این باشد روح معدوم و مضمحل شود به این اعتبار روح، معدوم نمی‌شود و بعد از جدایی از بدن باقی است تا اینکه به بدن ملحق شود و در نعمت ابدی یا عذاب ابدی باقی می‌ماند.

جالب اینکه ابن قیم و شوکانی می‌گویند:
وَقد دلّ التقاء أَرْوَاح الْأَحْیَاء والأموات أَن الحى یرى الْمَیِّت فِی مَنَامه فیستخبره ویخبره الْمَیِّت بِمَا لَا یعلم الحى فیصادف خَبره کَمَا أخبر فِی الْمَاضِی والمستقبل وَرُبمَا أخبرهُ بِمَال دَفنه الْمَیِّت فِی مَکَان لم یعلم بِهِ سواهُ وَرُبمَا أخبرهُ بدین عَلَیْهِ وَذکر لَهُ شواهده وأدلته وأبلغ من هَذَا أَنه یخبر بِمَا عمله من عمل لم یطلع عَلَیْهِ أحد من الْعَالمین .3

ارواح مرده وزنده باهم دیگر ملاقات می‌کنند و چیزی را که زنده نمی‌داند مرده به او خبر می‌دهد و از گذشته و آینده به او خبر می‌دهد. بعد ابن قیم اسامی صحابه و تابعین و اتباع تابعینی را ذکر می‌کند که در خواب با مرده‌ها ارتباط برقرار کردند.

ابن تیمیه می‌گوید:
فإن روحه تعاد إلى البدن فی ذلک الوقت، کما جاء فی الحدیث، وتعاد أیضا فی غیر ذلک، وأرواح المؤمنین فی الجنة کما فی الحدیث الذی رواه النسائی ومالک والشافعی وغیرهم: {أن نسمة المؤمن طائر یعلق فی شجر الجنة حتى یرجعه الله إلى جسده یوم یبعثه} وفی لفظ {ثم تأوی إلى قنادیل معلقة بالعرش} ومع ذلک فتتصل بالبدن متى شاء الله وذلک فی اللحظة بمنزلة نزول الملک وظهور الشعاع فی الأرض وانتباه النائم ... . وقال مالک بن أنس: بلغنی أن الأرواح مرسلة تذهب حیث شاءت. والله أعلم .4

موقع سلام دادن روح به بدن برمی‌گردد چنانچه در حدیث آمده است و در مواقع دیگر هم روح به بدن برگشت داده می‌شود. ارواح مؤمنین در بهشت هستند ولی هر وقت خدا خواست متصل به بدن می‌شوند و این اتصال به‌منزله نزول ملک است یا به‌منزله شعاع خورشید بر زمین است و مالک هم گفت ارواح هر جاهی بخواهند می‌روند.

--------------------------------------------------------------------------------

1- آلوسی، محمود بن عبد الله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج 11، ص 57، تحقیق: علی عبد الباری عطیة، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اوّل، 1415ق.

2- ابن قیّم جوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 34- ابن رجب، عبد الرحمن بن أحمد، أهوال القبور وأحوال أهلها إلى النشور، ص 128- آلوسی، محمود بن عبد الله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج 8، ص 151 و 152

3- ابن قیّم جوزیة، محمّد بن أبی بکر، الروح فی الکلام على أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ص 21 و 22- شوکانی، محمد بن علی، الفتح الربانی من فتاوى الإمام الشوکانی، ج 2، ص 632.

4- ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، مجموع الفتاوى، ج 24، ص 365.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۷ ، ۱۳:۱۷
R. M
دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ب.ظ

سماع موتی 1

مقدمه

یکی از مبانی توسل و استغاثه به ارواح اولیای الهی در عالم برزخ، مسئله سماع موتی است. وهابیت و غیر مقلدین (مثل البانی و بن باز) می گویند توسل و استغاثه به مردگان جایز نیست چون اعتقاد دارند ارواح انبیا و اولیای الهی قادر به شنیدن صدای زندگان نیستند و در عالم برزخ بی خبر از احوال زندگان به‌سر می‌برند، پس سخن گفتن با آنان لغو است. امّا با تدبر در آیات قرآن و به تصریح روایات پیامبر، نه تنها سماع موتی ثابت است، بلکه قول و عمل سلف و علمای اهل سنت بر این است که مردگان می شنوند و براساس برخی روایات اموات در عالم برزخ اطلاع بر زندگی زندگان را نیز دارند؛ و با کارهای زندگان خوشحال یا ناراحت می شوند.

از آنجایی که آقای سید مهدی موسوی تحت تاثیر افکار غیر مقلدین (در هندوستان به آنها می گویند اهل حدیث) و وهابیت قرار گرفته است و در برنامه های خودشان منکر سماع موتی هستند و این عقیده را به اهل سنت نسبت می دهند لذا سماع موتی از نگاه قران، سنت و دیدگاه علما از سلف تا خلف همراه با ادله آنها بررسی می شود تا مشخص گردد این نظریه عدم سماع موتی مخالف قران و سنت و علمای اهل سنت و علمای سلفی (مثل ابن تیمیه و ابن قیم) و بعضی از علمای وهابی و غیر مقلد همچون بن عثیمین و شنقیطی است.

ادله سماع موتی

آیات

1. آیه 79 سوره اعراف


فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ - فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ؛ سرانجام زمین‏لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بى‏جانشان در خانه‏هاشان باقى مانده بود! -(صالح) از آنها روى برتافت و گفت اى قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و شرط خیرخواهى را انجام دادم ولى (چکنم) که شما خیرخواهان را دوست ندارید.

در این آیه حضرت صالح با مردگان حرف زده و آنها را مخاطب قرار داده است و آنها هم می شنیدند و الا کلام حضرت صالح لغو است و پیامبران از لغویات مبرا هستند. چنانچه ابن کثیر در ذیل این آیه می گوید:

هذا تقریع من صالح(ع) لقومه، لما أهلکهم اللّه بمخالفتهم إیاه و تمردهم علی اللّه و إبائهم عن قبول الحق و إعراضهم عن الهدی إلی العمی، قال لهم صالح ذلک بعد هلاکهم، تقریعاً و توبیخاً و هم یسمعون ذلک، کما ثبت فی الصحیحین1.

این سخن توبیخی از جانب حضرت صالح(ع) است خطاب به قومش، بعد از اینکه خدا به سبب مخالفت و نافرمانی و خودداری آنان از قبول حق و رویگردانی از هدایت به سوی گمراهی، آنها را هلاک کرد. حضرت صالح این سخن را بعد از هلاک شدن آنها به عنوان سرزنش و توبیخ، در حالی که آنها می شنیدند، به آنها گفت؛ همان طور که در صحیحین ثابت است. بغوی و بیضاوی و مظهری همین تفسیر را ذکر کردند2.

2. آیه 93 سوره اعراف


فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ؛ سپس از آنها روى برتافت و گفت من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و خیرخواهى نمودم، با این حال چگونه بر حال قوم بى‏ایمان تاسف بخورم؟

در این آیه هم حضرت شعیب قومش را مخاطب قرار داد و این دلالت دارد که مردگان سماع دارند و الا مخاطب قرار دادن حضرت شعیب مردگان را امر لغوی می شده است.

ابن کثیر در ذیل این آیه می گوید:

أَیْ: فَتَوَلَّى عَنْهُمْ "شُعَیْبٌ" عَلَیْهِ السَّلَامُ بَعْدَ مَا أَصَابَهُمْ مَا أَصَابَهُمْ مِنَ الْعَذَابِ وَالنِّقْمَةِ وَالنَّکَالِ، وَقَالَ مُقَرِّعًا لَهُمْ وَمُوَبِّخًا: {یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ} أَیْ: قَدْ أدیتُ إِلَیْکُمْ مَا أُرْسِلْت بِهِ، فَلَا أسفة علیکم وقد کفرتم بما جئتم بِهِ، وَلِهَذَا قَالَ: {فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ} ؟3.

 شعیب از قوم خود بعد از اینکه عذاب به آنها رسیده بود، روی گرداند ودور شد و با خطاب سرزنش آمیز به آنها گفت که ای قوم، من پیام پروردگارم را به شما رساندم و خیرخواه شما بودم. پس بر مرگ و هلاکت شما تأسف نمی خورم؛ زیرا به آنچه از سوی خدا آمده بود، کفر ورزیدید.

3. آیه 45 سوره زخرف


وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ؛  از رسولانى که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش آنها قرار دادیم؟

یکی از آیاتی که دال بر سماع موتی است همین آیه است چون لازمه سوال کردن این است که آن پیامبران بشنوند و جواب پیامبر ص را بدهند و الا امر خداوند لغو می باشد و خداوند مبرا از هر لغو و کلام بیهوده است.

--------------------------------------------------------------------------------------
1- ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص 443 و 444، محقق: سامی بن محمد سلامة، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ دوم 1420ق.

2- بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 248، محقق: محمد عبد الله النمر - عثمان جمعة ضمیریة - سلیمان مسلم الحرش، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ چهارم، 1417 ق- بیضاوی، عبد الله بن عمر، أنوار التنزیل وأسرار التأویل، ج 3، ص 22، تحقیق: محمد عبد الرحمن المرعشی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اوّل، 1418 ق. - مظهری، محمّد ثناء الله، التفسیر المظهری، ج 3، ص 376، تحقیق: غلام نبی التونسی، مکتبة الرشدیة، باکستان، 1412 ق.

3- ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 3، ص 449، محقق: سامی بن محمد سلامة، ناشر: دار طیبة للنشر والتوزیع، چاپ دوم، 1420ق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۱۲:۵۸
R. M